مرسانا خانومیمرسانا خانومی، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره
مامان مهدیهمامان مهدیه، تا این لحظه: 35 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره
بابا محسنبابا محسن، تا این لحظه: 40 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره
همدل و همسفر شدن ما همدل و همسفر شدن ما ، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

مرسانا نفس مامان و بابا

واکسن 4 ماهگی

1393/6/31 20:20
نویسنده : مامان مرسانا
309 بازدید
اشتراک گذاری

سلام و درود بر شما دوستان خوب

دخملی ما واکسن زد .شبش تب کرد.من تا صبح نخوابیدم.مامان جون مهناز اومده بود تا مواظبش باشه.طفلکی خیلی خسته شد.موقعی که خانوم پرستار داشت واکسنشو می زد قیافه ی من دیدنی بود  آخه دردشو با تمام وجود حس کردم.مرسانا یه جیغ بلند کشید و بعد مظلومانه سرشو گذاشت رو شونه مامان جون مهناز و خوابید.کمپرس یخ گذاشتم و فرداشم کمپرس آب گرم.نسبت به واکسن قبلیش بهتر بود.دردش کمتر بود.ولی خیلی دلم واسه دخملی سوخت.همسری سربه سرم میذاشت و همش می گفت چقدر تو بهداشت گریه کردی!

 

حالا سوزش لثه هاش کم بود درد پا هم اضافه شد.ولی اشکالی نداره واسه سلامتیشه دیگه.

پسندها (1)

نظرات (2)

مامان مهنا
1 مهر 93 0:26
سلام مرسانا گلی خیلی نازی خاله 4ماهگیت مبارک شما لینک شدین
♥ مامان مهیلا ♥
1 مهر 93 14:22
سلام مرسانا جان خوبی خدا رو شکر تو هم مثل مهیلا از شر واکسنت راحت شدی اگه یه دونه ی دیگه بزنین انشالله میره تا یه سالگی من ومهیلا میبوسیمت
مامان مرسانا
پاسخ
ما هم میبوسیمتون.